سبد خرید شما
سبد خرید خالی می باشد.
سبد خرید خالی می باشد.

وبینار آموزشی از ایده تا اختراع

کد دوره: 754692

آشنایی با ایده پردازی،خلاقیت و کارآفرینی در مهندسی مکانیک
اشتراک:  

پیشنیاز دوره

ندارد

توضیحات بیشتر

تمامی ساخته‌های بشر که تا به حال دنیا به خود دیده است، نتیجه میل انسان به جستجوی چیزهای جدید و متفاوت است. میل به امتحان کردن چیزهای متفاوت، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جوامع انسانی به شمار می‌رود. در جهان امروز، پایانی برای فکرهای جدید و نو نیست، اما باید به این نکته کلیدی توجه داشت که این فکرهای خلاقانه و ایده‌های جدید، زمانی ارزشمند خواهند بود که بتوانند ارزش‌افزوده‌ای ایجاد نمایند. اینجا است که نوآوری پا به میدان می‌گذارد. در واقع، وقتی ایده‌های نو منجر به خلق ارزش شوند، تبدیل به نوآوری می‌شوند. ایده‌ها و فکرهای نو، تا زمانی که به اجرا درنیایند، هیچ ارزشی به همراه نخواهند داشت.

با توجه به اهمیت نوآوری در فضای کسب‌وکار و رقابت فزاینده بر سر دستیابی به مزیت‌های رقابتی پایدار، در این نوشتار بر اصول اولیه نظریه نوآوری متمرکز شده و انواع نوآوری و تفاوت‌های هر یک از آن‌ها، مورد بررسی و تجزیه‌وتحلیل قرار خواهد گرفت. لازم به ذکر است که در موضوع نوآوری، نظریه‌های بسیاری مطرح شده است و نظرات متفاوتی، پیرامون این‌که «نوآوری چیست؟»، «مشخصه‌ها و ویژگی‌های اصلی نوآوری کدام است؟»، «چگونه نوآوری را می‌توان مدیریت نمود» و ... وجود دارد. از این منظر، می‌توان گفت که تاکنون، یک اجماع کلی در مورد نظریه‌های نوآوری بدست نیامده است و شاید هرگز هم این امر حاصل نگردد.

بعد از مطالعه این مقاله، متوجه خواهید شد که چه چیزهایی شامل نوآوری بوده و چه چیزهایی فاقد آن است. انواع نوآوری چیست و شرکت‌ها چگونه می‌توانند آن را مورد ارزیابی قرار دهند. همچنین متوجه خواهید شد که نوآوری، یک پدیده مختص به شرکت‌های بزرگ نیست و حتی در یک استارت‌آپ کوچک نیز ممکن است، فرآیند نوآوری در حال جریان باشد.

نوآوری چیست؟

«چستر کارلسون»، در سال 1938 میلادی، فرآیند الکتروفتوگرافی یا زیروگرافی را ابداع نمود. در ادامه در سال 1948 میلادی، یک دستگاه کپی روانه بازار شد، اما یک دهه به طول انجامید تا مخترعینی از شرکت هالویید-زیراکس، یک دستگاه کاربردی کپی را به بازار عرضه نمایند.

یک پرسش کلیدی پیرامون مفهوم نوآوری، این است که چرا نوآوری در سال‌های اخیر، تا این حد توجهات را به خود جلب نموده است. یکی از مهم‌ترین دلایل این پدیده، سرعت تغییرات بسیار زیادی است که جهان را تحت تأثیر خود قرار داده است. دنیا در حال گذار از عصر صنعتی به عصر دانش است و در این شرایط به‌شدت ناپایدار، برتری استراتژیک، در رهبری تغییرات است و نه در دنباله‌روی از تغییرات. نکته اینجاست که رهبری تغییرات در فضای کسب‌وکار نیز، از طریق نوآوری به وقوع می‌پیوندد.

تمامی شرکت‌ها، نیاز دارند که نوآور باشند، چرا که در آینده، نوآوری منبع اصلی درآمدزایی و کسب منافع خواهد بود. با وجود پذیرش نیاز به نوآوری از سوی اغلب شرکت‌ها، آنچه که در واقعیت دیده می‌شود، این است که بیشتر شرکت‌ها، خصوصاً شرکت‌های کوچک و متوسط، برایشان مشکل است که نوآوری و چگونگی مدیریت آن در فعالیت‌های خود را درک نمایند. مهم‌تر از آن، شرکت‌ها باید بدانند که نوآوری، مختص صنایع دارای فناوری‌های پیشرفته نیست و هر صنعت، هر شرکت و حتی هر فرد، می‌تواند خلاق باشد. به معنای بهتر، نوآوری یک فرآیند است و نه یک هدف.

قبل از این‌که به تعریف نوآوری بپردازیم، مهم است که میان نوآوری و اختراع، تمایز قائل شویم. نوآوری، اختراع نیست؛ نوآوری، گسترش و بسط یک اختراع است. اگر مخترعی به یک یافته بزرگ برسد ولی نتواند شخصی را پیدا کند که این یافته را بسازد، آنگاه اختراع او برای دنیا ناشناخته می‌ماند. اختراع در هر جایی می‌تواند اتفاق بیفتد، مثلاً در یک دانشگاه، مراکز تحقیقاتی، یک شرکت و یا یک سازمان دولتی. در ادامه، برای تبدیل یک اختراع به نوآوری، نیاز است که چندین منبع، شامل دانش، مهارت، قابلیت‌های فناورانه و ... را با هم متحد کنیم. برای مثال، یک شرکت ممکن است به دانش تولید، امکانات و مهارت‌های جانبی، دانش بازاریابی و یک سیستم توزیع با عملکرد خوب و از همه مهم‌تر، منابع مالی کافی نیاز داشته باشد.

نوآوری، فرآیندی پیوسته است که طبق تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی «OECD» و کمیسیون اروپا، عبارت است از «پیاده‌سازی یا بهبود یک محصول، کالا، ایده و یا روش جدید بازاریابی، یا یک روش سازمانی جدید در امور تجاری، محیط کاری و روابط خارج سازمانی». این تعریف، به‌خوبی دامنه وسیع نوآوری و موارد تحت پوشش را نشان می‌دهد.

فرآیند نوآوری را می‌توان متشکل از مجموعه‌ای از مفاهیم مختلف، شامل آموزش، تحقیق و توسعه، ساختارهای پشتیبانی، انتقال فناوری، مدیریت، بازاریابی و سرمایه‌گذاری دانست که عدم دقت به هر یک از حلقه‌های فوق، موجب می‌شود تا نوآوری و ایجاد یک محصول یا فناوری مبتنی بر ایده‌ای خلاقانه، با شکست مواجه شود.

حداقل الزامات برای یک نوآوری، این است که یک محصول، فرآیند، روش بازاریابی و یا روش سازمانی جدید یا کاملاً بهبودیافته، برای استفاده در کسب‌وکار ایجاد شود. ویژگی مشترک تمام نوآوری‌ها این است که حتماً به مرحله اجرا درآمده و پیاده‌سازی گردد. یک محصول جدید یا ارتقاءیافته، زمانی پیاده‌سازی می‌شود که به بازار تقاضا عرضه شده باشد. فرآیند جدید، روش سازمانی یا روش بازاریابی نیز، زمانی پیاده‌سازی می‌شود که در فرآیندهای عملیاتی شرکت، یا یک واحد سازمانی مشخص، مورد استفاده واقعی قرار گیرد.

ماهیت فعالیت‌های نوآورانه، از بخشی به بخش دیگر و حتی یک واحد سازمانی به واحدی دیگر، به‌شدت متفاوت است. بعضی از واحدها، با پروژه‌های نوآورانه‌ای مانند طراحی و تولید یک محصول جدید درگیر هستند و در مقابل، برخی دیگر از واحدها، با هدف بهبود و ارتقاء پیوسته محصول یا فرآیندهای خود، به سمت نوآوری می‌روند. هر دوی این موارد را می‌توان ذیل فرآیند نوآوری تعریف نمود. به عبارت دیگر، نوآوری می‌تواند شامل پیاده‌سازی یک تغییر قابل‌ملاحظه، یا مجموعه‌ای از تغییرات کوچکی که در مجموع تغییر بزرگی را تشکیل می‌دهند، باشد.

نظرات و دیدگاه ها

 نظر خود را ثبت کنید
درخواست مشاوره